من تسلیم نشدم! فقط دیگه حرفی واسه گفتن ندارم
در کوچه ای پر از برف به انتهای کوچه خیره شده ام و به تبسم های عابرانی یخ زده می اندیشم که در زیر برف مدفون شده اند